قوانین اساسی بازاریابی
- یکشنبه ۲۴ دی سال ۱۳۹۶
- 0 نظرات
این
قوانین، بویژه در کسب و کارهای جدید و در حال رشدی که به کمکهای بازاریابی صریح، روشن،
مطابق با فهم عامه، و غیر مهمل نیاز دارند کاربرد دارند. آنها بدون هیچ ترتیب خاصی
در اینجا ذکر شده
اند:
- 1قانون ادراک:
بازاریابی
جنگ ادراکات است و نه به طور ساده، جنگ محصولات.
به
نظر میرسد که اکثر مردم فکر میکنند که در جنگ برای بدست آوردن مشتری، این بهترین
محصول است که برنده میشود. اما مسلما قضیه از این قرار نیست. بلکه برنده محصولی است
که مشتریان معتقدند بهترین است؛ که این موضوع با خرید یا عدم خرید آنها مشخص میگردد.
در
حالیکه کیفیت یا ویژگیهای محصول ممکن است نقش مهمی در تصمیم گیری خرید بازی نکند، اما گونههای بسیاری از ) اقناع ترغیب( کردن وجود دارد که بر تفکرات مشتریان
تاثیر خواهند
گذاشت– مانند تصویر مارک تجاری، شهرت شرکت، و
مقایسه شرکت با رقبا_ که تمام
این موضوعات . درک میشوند
- 2قانون سوالات:
سوالات
منجر به پاسخها میشوند، پاسخها منجر به رابطهها میشوند، و رابطهها منجر به سود میگردند.
یکی
از سادهترین راهها برای اینکه بیشترین درجه اهمیت را به مشتری بدهیم، پرسیدن سوال
به
طور
دائمی )و احترام گذاشتن به پاسخهای مشتری( است. هر چه بیشتر بپرسید، مزیت رقابتی
بیشتری
به دست میآورید، و روابط شما با مشتریان مستحکمتر میشود. در مستحکمتر کردن روابط با مشتری هیچ چیزی مانند توجه به
توصیههای آنها موثرواقع نمیگردد – فقط کافی
است
به عکس العمل آنها به یک ویژگی جدید محصول که آنها پیشنهاد داده اند نگاه کنید.
- ) 3قانون دقت وضوح:(توانایی
شما در تعریف کردن صحیح اهداف/ بخشهای بازارتان، به طور چشمگیری بر
سودآوری
شما تاثیر میگذارد. بنابر این به دقت بخش . بندی کنید
بازارتان
را به بخشهایی که مشخص، سود آور و مناسب با نقاط قوت شما هستند تقسیم کنید.
باقی
بخشها را رها کنید و واقعا فقط بر آن بخشها متمرکز شوید. این امر از طریق بهبود
تولید)عملیات( موجب صرفه جویی در هزینهها میگردد و فروش شرکت شما را تقویت میکند.
- 4قانون ماموریتهای
مختلف برای موقعیتهای مختلف:
استراتژیهای شما به موقعیت شما بستگی داردن .
اگر
شما در شماره 1بودن در اذهان مشتریان شکست بخورید، آنگاه
باید استراتژیهای متفاوتی را اتخاذ کنید. در موقعیت شماره ،2باید
خودتان را 1از شماره متمایز کنید، در غیر این صورت
فقط یک بدلی رنگ پریده به نظر میرسید. بهترین راه برای مجزا کردن خودتان، تمرکز
بر تفاوتها یعنی تضادها است.
- 5قانون زمان:
بازده
بازاریابی در بلند مدت به دست میآید.
آگاه
باشید که سود کوتاه مدت )فروش امروز( ممکن است به بهای ضرر در بلند مدت تمام شود.
تلاشهای شما باید پیوسته و به طور یکنواخت پیوسته باشد. قیمت فروش امروز ممکن است
به معنی گران فروشی در زمان دیگری باشد که نتیجه آن کاهش فروش در آینده است. از رابطه
بین بلند مدت و کوتاه مدت آگاه باشید و باید بدانید سود کوتاه مدت با چه هزینه ای
به دست میآید. هدفتان رامشخص کنید و برای پرداخت هزینه آماده باشید.
- 6قانون یکپارچگی:
بازاریابی
اگر در سطح شرکت گسترده نباشد هیچ است.
اگر
کارکنان بازاریابی یا فروش، تنها کسانی هستند که پرچم بازار یابی را حمل میکنند،
شما در
مخمصه قرار دارید. اگر واقعیت به اندازه ادعای شما عالی نباشد، مشتریان پیامهای
بازاریابی شما
را به عنوان حرف مفت و قول الکی برداشت میکنند. جنبههای بازاریابی هر فعالیت در کسب
و کار خود را برای کل شرکت برنامه ریزی کنید و توضیح دهید. پرسنل تولید، مدیر اداریو
منشیخودرا آموزشدهید تا نقششانرادر اول قراردادن مشتری . درککنند اینکار دست
کم به معنای آسایش، سرعت، مهمان نوازی، درجه یک بودن، ابتکار، نزاکت و صداقت است.
- 7قانون صندلی راننده:
تیم
مدیریت،مرکزبهبود است.
شما
بهبودهای چشمگیر را از هیج جای دیگر )به جز تیم مدیریت( بدست نمیآورید. همه برنامههای بازاریابی را از تیم مدیریت هدایت کنید. مطمئن شوید که همه کارکنان مشارکت میکنند، اما برای هدایت برنامهها از بالا به پایین، اولویت خودتان را در نظر
بگیرید؛ چراکه در غیر
این صورت اولویتهای دیگر جایگزین آنها میشوند و موانع عملی در برنامههای شما به وجود میآید.
- 8قانون اندازه گیری:
فقط
اندازه گیری نکنید– . تفسیرکنید تا
آنجایی که میتوانید اندازه بگیرید اما فقط یک محاسبه گر نباشید. بلکه نتایج را
تجزیه و تحلیل
کنید، و با استفاده از مقایسهها و روندها، نتایج را تفسیر کنید. برای مثال %48افزایش در تقاضا
برای خدمات بعد از فروش، ممکن است به عنوان اینکه این محصول باید کمی اصلاح
شود
یا اینکهمشتریان روابط قوی تریراخواستارندتعبیرشود.
- 9قانون اولین:
اگر
شما در گروه موجود بهترین نیستید، یک گروه برای خودتان ایجاد کنید و در آن بهترین باشید.
مردم
دوست دارند از شماره 1هر گروه کسب و کار خرید کنند. بنابر این
شما باید در بخشی که
در آن فعالیت میکنید شماره 1باش دی . مانند اولین رستوران غذای آماده
مکزیکی یا اولین تولید
کننده چاپگر با گارانتی بازگشت پول. اما اگر در این طبقه شماره 1نبودید همه چیز
تمام نشده
است. یک اسم سادهتر برای یادآوری، یا یک محصول جدید )بهتر، سریعتر، ارزانتر، زیباتر( میتواند اسم شما را در ذهن مشتریان بگنجاند. یک محصول جدید میتواند از رقبای قدیمی
خود پیشی بگیرد. ما در یک دنیای در حال تغییر زندگی میکنیم و شما نباید به موقعیتهای
بدست آمده اکتفا کنید خصوصا اگر شما در طبقه خود شماره یک هستید.
-10قانون توسعه همراه با دردسر:
یک
کشش وسوسه انگیز برای گسترش خطوط تولید محصول یا وارد شدن به بازارهای جدید ممکن
است در نهایت نتیجه عکس بدهد.
یک
نام تجاری خوب و داشتن شهرت در یک محصول یا خدمت، ضرورتا به معنای گسترش موفقیت
آمیز شرکت به محصولات یا بازارهای جدید نیست. بعضی از نامها تجاری توانایی انجام
چنین کاری را دارند و بعضی ندارند. آگاه باشید که انجام دادن کاری که در آن تخصص ندارید
چه قدر مشکل است. یک کافه فکر میکند که میتواند غذا به بیرون توزیع کند یا یک
فروشگاه غذای آماده فکر میکند که میتواند ساندویچ عرضه کند. وقتی شما به یک بازار
یا محصول جدید روی میآورید، نمیدانید که چه چیزی را نمیدانید. بنابر این همیشه فرصتهای
موجود را به طور عقلائی ارزیابی کنید.
-11قانون پاره تو:
قانون
20/80همه جا وجود دارد. برای موثر بودن، غیر
موثرها را نادیده گرفته و بر موثرها تمرکز کنید.
قانون
20/80هر کجا که نگاه کنیم برقرار است.
%80سود ناشی از %20مشتریان است. %80 فروش
از %20نیروی فروش است و بالعکس %20سود از %80مشتریان است.
اگر میخواهیدکه بهتر
عمل کنید بر بسیار موثرها تمرکز کنید و بقیه را نادیده بگیرید. زیر %20برتر مشتریان
خود خط
بکشید، ویژگیهای آنها را مشخص کنید و مشتریان بیشتری مانند آنها بیابید.
-12قانون موفقیت و شکست:
موفقیت
و شکست دست به دست میشودن . اشتباه کردن ایرادی ندارد اما باید از اشتباهاتتان
درس بگیرید.